مقایسه اثر دو نوع تمرین استقامتی غیرخطی بر میزان پاسخ های کاتکولامینی پلاسما در موش های صحرایی نر ویستار
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده فاطمه قاسمی
- استاد راهنما احمد آزاد احمد رحمانی
- سال انتشار 1393
چکیده
زمینه و هدف: به خوبی اثبات شده است که تمرین فعالیت ورزشی اثر مثبتی بر پاسخ کاتکولامین¬ها دارد. اما، بررسی شیوه موثر تمرینی در این زمینه لازم و ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر دو نوع تمرین استقامتی غیرخطی بر میزان پاسخ¬های کاتکولامینی پلاسما در موش¬های صحرایی نر ویستار انجام گردید. مواد و روش¬ها: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه¬تجربی می¬باشد. جامعه¬ی آماری این پژوهش را 29 سر موش¬ صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین سنی 8 هفته(متوسط وزن 13/05±239)تشکیل دادند. پس از دو هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه و پروتکل های تمرینی، موش¬ها به طور تصادفی در گروه¬های کنترل(9=n)، تمرین استقامتی غیرخطی هفتگی(10=n) و تمرین استقامتی غیرخطی روزانه(10=n) جایگزین شدند. گروه¬های تجربی به انجام 8 هفته دویدن فزاینده روی نوارگردان مخصوص حیوانات(5 جلسه در هفته) وادار شدند. در اولین هفته، متوسط زمان و سرعت دویدن به ترتیب در 35 دقیقه و 15 متر در دقیقه تنظیم شد، سپس به صورت سینوسی افزایش یافت تا در هفته هشتم به 60 دقیقه و 30 متر در دقیقه رسید. تغییرات سینوسی سرعت و مدت زمان بر اساس یک الگوی روزانه یا هفتگی اعمال شد. 24 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی و پس از اجرای یک فعالیت ورزشی در حدآستانه لاکتات(lat)، نمونه¬-گیری خون به طور مستقیم از بطن چپ قلب حیوان انجام شده و سپس با استفاده از روش الایزا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬ها: بلافاصله پس از آزمون آستانه لاکتات، در مقایسه با گروه کنترل، سطوح اپی¬نفرین و نوراپی¬نفرین گروه باردهی غیرخطی هفتگی به ترتیب، به طور معنادار و غیرمعناداری پایین¬تر بود. همچنین، سطوح اپی¬نفرین و نوراپی¬نفرین گروه باردهی غیرخطی روزانه به طور غیرمعناداری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. مقایسه دو گروه تجربی نشان داد که اپی¬نفرین و نوراپی¬نفرین گروه روزانه به طور غیرمعناداری بالاتر است. نتیجه¬گیری: نتایج نشان داد که در مقایسه با الگوی باردهی غیرخطی روزانه، الگوی باردهی غیرخطی هفتگی می¬تواند پاسخ¬های کاتکولامینی را نسبت به یک بار کاری مشخص بهبود بخشد.
منابع مشابه
اثر ۸ هفته تمرین استقامتی بر سطوح ابستاتین پلاسما در موش های صحرایی نر
عاطفه محمدی، دکتر عباس قنبری نیاکی، دکتر الهه طالبی گرکانی، سارا نصیری سمنانی سابقه و هدف: ابستاتین، نوعی پپتید مترشحه از معده است و نقش مهمی در تعادل انرژی، کنترل وزن و دریافت غذا ایفا میکند. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی بر سطوح استراحتی ابستاتین پلاسما در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار است. مواد و روشها: برای این منظور 30 سر موش نر 8 هفتهای نژاد ویستار ب...
متن کاملتأثیر دو نوع برنامة تمرین مقاومتی و استقامتی بر سطوح BDNF و کورتیزول موش های صحرایی نر جوان
با افزایش نسبت افراد میانسال در جامعه و به موازات آن اختلالهای شناختی و زوال عقلی ناشی از فشارهای زندگی، فعالیت ورزشی، یکی از راهحلهای مناسب برای جلوگیری از اختلال در سیستم عصبی مرکزی محسوب میشود، به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مقایسة دو نوع فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی به مدت 8 هفته بر BDNF بود. بهاین منظور 150 سر موش صحرایی در تمرینات استقامتی (دویدن با سرعت m/min 25 – 10) و تمرینات مقا...
متن کاملبررسی اثر 8هفته تمرین استقامتی بر سطوح hsp27 مغز(هیپوکامپ) موش های صحرایی نر ویستار
پروتئین شوک گرمایی 27 ( 27hsp ) یک پروتئین دارای چند عملکرد است که در چندین فرایند سلولی شرکت می کند، یک کمپلکس مولکولی با جرم زیاد است که وظیفه نگهبانی سلول را بدون مصرف atp انجام می دهد (). هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی بر سطوح 27hsp هیپوکامپ در موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. برای این منظور 50 سر موش نر 8 هفته ای با میانگین وزن 10 ± 189 گرم از انستیتو پاستور شمال ...
اثر 8 هفته تمرین استقامتی بر سطوح ابستاتین پلاسما در موش های صحرایی نر
عاطفه محمدی، دکتر عباس قنبری نیاکی، دکتر الهه طالبی گرکانی، سارا نصیری سمنانی سابقه و هدف: ابستاتین، نوعی پپتید مترشحه از معده است و نقش مهمی در تعادل انرژی، کنترل وزن و دریافت غذا ایفا میکند. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی بر سطوح استراحتی ابستاتین پلاسما در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار است. مواد و روشها: برای این منظور 30 سر موش نر 8 هفتهای نژاد ویستا...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023